آنیتادختر دلبندمونآنیتادختر دلبندمون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

" آنیتــــا " فرشته آب ها

اولین آتلیه دختر نازم

"92.11.23" *****آنیتا و امیرعلی جون *****امیر علی 40روز از آنیتا بزرگتره "92.11.25"اولین باری که رفتی آتلیه و چقدر عالی همکاری کردی و فقط لبخند و خنده واقعا که این اسم فقط برازنده وجود شما نازنینه "92.11.26" شیطون بلا  ببببببببببله!!!!! "92.11.27" چه خواب نازی. عاششششششششششششششششقششششششششششم               ...
1 خرداد 1393

گلچینی از عکس های زیباترین زیبای هستی صفرتا یک ماهگی

ساعات اولیه تولد نتونستیم اثر پاهای کوچولو و خوشگلت رو بگیریم اما خدا رو شکر عکسش رو داریم آنیتا در روز دوم تولد تو بغل مامانی:تمام شب پیش خودم بودی :خانوم، آروم،پرابهت،اون روزها و شب ها تکرار ناپذیر و وصف نشدنی اند جیگرگوشه مامان،این دو روز اولین و تنها جایی بود که نام خانوادگی یه مامان رو شما بود.   روز سوم فرشته مامان روز چهارم همش خواب نبودی ها مامانی اما من عکس های خوابت رو خیلی دوس دارم روز پنجم روز ششم این النگو رو مامان گل و انگشتر رو عمه جون براتون آوردن آنیتا در آغوش عمو آرمان"روز ششم" *عموجون دوست دارم*"*پدرمهربونم عاشق خنده ذوقت هستم انشاءالله همیش...
1 خرداد 1393

گلچینی از عکس های زیباترین زیبای هستی یک تا دو ماهگی

یک ماه و پنج روزگی"20مهر92" یک ماه و نه روز"24مهر92" یک ماه و نیم"30مهر92" تکواندو کاری دختر مامان؟!!!!!! یک ماه و بیست روز یک ماه و بیست و یک روز 9آبان 92 ساندویچت کردم تا یه لقمه ت کنم خوردنی مامان دو ماهگیت مبارک عزیز نازنینم ...
30 ارديبهشت 1393

گلچینی از عکس های زیباترین زیبای هستی دو تا سه ماهگی

"17آبان 92" دو ماه و یک روزگی مسجد مهدیه رشت یا حضرت علی اصغر(ع)،یا حضرت رقیه (س)،یا امام زمان(عج) ... "20آبان92" "26آبان92" "28آبان92" آنیتا با لباس قدیمی خاله ریحانه جانی سه ماهگیت مبارک دختر گلم،دردونه مامان،نفس مامان ...
30 ارديبهشت 1393

آنیتا در پارک

                    در تاریخ 26/2/93دختر گلم رو به همراه مادرجون و باباحاجی و خاله جانی و پدر بردیم پارک بام سبز لاهیجان. اولش دخترم تو تعجب بودی و اما وقتی سوار اسب تکان دهنده شدی خیلی خوشت اومد.اونجا همه نازت میدادن و شما براشون دست تکون میدادی،قربونت برم که اینهمه خانوم و آرومی مامانی قبلا که شما نبوده هر بار پارکی می رفتم از نگاه کردن به وسایل بازی و بچه های شاد در حال بازی لذت میبردم وآرزو داشتم یه روز دختر خودم رو در حال بازی ببینم. دیشب اولین چیزی که به محض ورود به پارک به ذهنم رسید آرزوی قدیمیم بود،خدای مهربون رو هزاران بار شکر که با قدم...
27 ارديبهشت 1393

زمینی شدن فرشته آسمانی ما

قند عسل من،فرشته زیبای من تولدت مبارک آنیتای من در روز شنبه 16شهریور 1392مصادف با 1ذی القعده1434"روز دختر، تولد حضرت معصومه(س) " 7 سپتامبر 2013میلادی در بیمارستان آریا توسط خانم دکتر حدادزاده با لطف و توجه خدای خوب و مهربونمون متولد شدی و من مامان شدم.خدارو هزار مرتبه شکر که فرشته زییا و سالمی مثل خودت نصیبم کرد.      ...
16 ارديبهشت 1393

یکی بود یکی نبود ...

دختر گلم مامان تازه با این سایت آشنا شده (از 8ماهگیه شما) و براتون وب ساخته ،واسه همین هم خیلی وب شما به روز نیست،از اون جایی هم که اداره میرم و شما هم صبح ها مامان رو نمیبینی سعی میکنم عصرها بیشتر وقتم رو به شما اختصاص میدم و وقت چندانی برای نوشتن تو وب شما رو ندارم اما تمام سعیم رو میکنم که همه چیز رو حتی با تاخیر بنویسم. میخوام از روز زیبایی برات بگم که فهمیدم اومدی تو دلم یکی بود یکی نبود غیر از خدای خوب و مهربون هیچ کس نبود، یه خانوم و آقایی بودن که خیلی دلشون میخواست مامان بابا بشن،خیلی دلشون میخواس یه دختر گل و ناناز داشته باشن . خانومه مرخصی گرفته بود و اداره نمی رفت.اتفاقا سرمای شدیدی هم خورده بود. صبح همسرش از کارخونه زنگ میزنه ...
16 ارديبهشت 1393

شیرین مامان

دختر عزیزم هر روز شیرین و شیرین تر میشی،از 4اردیبهشت یاد گرفتی دس دسی کنی نی نای نای کنی ،یا با اون دستای مشت شده کوچولوت که هی باز و بسته می کنی بای بای کنی ،عکست رو میبینی دستت رو سمتش میگیری و به حالت بیا بیا تکونش میدی، دادا دا میگی و کلی سر و صدا از خودت در میاری،پستونک خودت رو که نخوردی اما پستونک عروسکت رو حسابی میخوری قربونت برم که حسابی خوردنی شدی  
7 ارديبهشت 1393