آنیتادختر دلبندمونآنیتادختر دلبندمون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

" آنیتــــا " فرشته آب ها

راه رفتن

جیگر طلای مامان الان برای خودت خانومی شدی، دیگه خداروشکر کاملا راه میری بدون کمک ،البته اگه چیزی دستت بگیری تعادلت رو بهتر حفظ میکنی اونقدر این مراحل پیوسته هست که نمیشه تاریخ دقیقی براش مشخص کرد . اما فکر کنم که 94/4/14 بهترین تاریخ برای استقلال در راه رفتنت باشه عاشقتم مامانی  
18 تير 1393

سومین مروارید

دختر گل مامان چند روزی بود که حسابی مامان رو دندون میگرفتی و دندونات به هم میخوردن و صدا میدادی،همش برام جای سوال بود چطور میشه که دندون بالا نداشته باشی و صدا در بیاد؟؟ دهنت رو هم که قفل میکردی نمیذاری مامان ببینه؟! و اما دیروز که برای ماهیانه ت رفته بودیم دکتر گقت بالا داری سه تا دندون در میاری! پس احتمالا تاریخ جوونه زدن سومین دندون کوچولوت از بالا سمت راست 93/4/15 میشه. خیلی دوست دارم نفس نفس مامان
18 تير 1393

تاتی تاتی

عزیز دل مامان از دیروز 93/4/10 خیلی تلاش میکنی که با قدم های خوشگلت تاتی تاتی به هدف برسی و کمتر از چهار دست و پا استفاده میکنی. عزیز خوشگل من دلم میخواد این روزها رو لحظه به لحظه برات فیلم بگیرم ،خیلی جالب و شیرینه مخصوصا که مثل پهلوون ها با بطری آب معدنی ، بطری نوشابه،گوی تزئینی مامان همزمان میخوای با همونا بلند شی ،دیروز فاصله دو تا مبل خونه رو خودت راه رفتی. دوستت دارم،عاشقتم
11 تير 1393

مروارید

در تاریخ 93/3/15    لثه هات متورم و سفید شد طوری که فقط خودم فهمیدم 93/3/23  لثه ت  کمی جا باز کرد و در تاریخ 93/3/26 دو تا دندون سفید خوشگل پایینت خودشون رو کاملا نشون دادن بالاخره این آرزوی مامان هم برآورده شد که تو وبت بنویسم: عزیزم رویش مرواریدهای سفیدت مبارک خداروشکر
2 تير 1393

خوشمزه مامان

93/4/1 شیرین مامان،هر روز که میگذره فکر میکنم یعنی از این خوشمزه تر هم میتونی بشی؟! و اما روز بعد باز هم شما شیرین تر از روز قبلی. دختر خوشمزه مامان عاشقتم نمیدونم شما پاداش و جایزه کدوم کار خوبم هستی؟خدا رو هر لحظه بخاطر شیرینی که در قلبم آفرید شکر  
2 تير 1393

این روزها

دختر نازم سلام خیلی دوست دارم مامانی،این روزها خیلی بامزه و خوردنی شدی،با توپ خیلی خوب بازی میکنی و فکر میکنی توپ=جیغ !!!!!!!! مرتب سرت به اینور اونور میخوره و اشک های گلوله ای از چشمای ناز وز زیبات سرازیر میشه،الهی هرگز اشک نریزی مامان جان زمان های با هم بودنمون خیلی کمه یا خوابیم یا مامان کار داره از صبح که میام اداره لحظه شماری میکنم واسه دیدن روی ماهت و چقدر این روزا زمان دیر میگذره و عشق به لحظه دیدنت هر روز بیشتر از قبل میشه و تنها چیزیه که اصلا برام تکراری نیس عاشقتم دختر گلم  
19 خرداد 1393

نهمین ماهگرد زندگیت مبارک

جمعه "93.3.16" عزیزم،نفسم، عمرم نهمین ماهگرد زندگیت مبارک الهی 900ساله بشی امید زندگی مامان بابا خدای خوب و مهربونم هر روز و هر لحظه به خاطر این نعمت و موهبت شکرت خدایا شکرت که شاهد بالندگی دخترگلم هستم مامان جان روز به روز شیرین تر و خوردنی تر میشی و من هر روز بیشتر از روز قلب دلم میخواد توی قلبم بذارمت و ببوسمت و ببویمت برات عکسات رو میذارم عششششششششششققققققققققم ...
17 خرداد 1393